.::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. .
.

 چرا تقليد کنيم ؟

شبهه:

خداوند متعال به انسان عقل و استعداد آموختن و ياد گرفتن عطا نموده است ، انسان ميتواند خودش با فکر و درايت و زحمت و تلاش راه درست را از نادرست تشخيص دهد بدون آنکه نياز به تقليد و پيروي از ديگران داشته باشد ، پس چرا مسلمانان در مسائل ديني خود مقلد هستند مثلا اهل سنت همه از ائمه مذاهب اربعه تقليد ميکنند و اهل تشيع هم از مجتهدان شيعه ، آيا اين تقليد مانع رشد فکري و محدود کردن عقل وانديشه نيست  و اساسا براي چه بايد تقليد کنيم ؟


جواب:

قبل از هر سخني بايد گفت که دين مقدس اسلام را ميتوان به سه بخش عقايد ، اخلاق و فروعات فقهي تقسيم کرد ، در بخش عقايد چون مطلوب علم ويقين است و هر انساني بايد از روي علم و يقين به چيزي يا چيزهاي معتقد باشد ، تمام مذاهب اسلامي تقليد را در اين بخش حرام ميدانند ، زيرا که محل عقيده قلب است و عقد قلب يا دل بستن به چيز يا چيزهاي در صورت احتمال خلاف ممکن نخواهد بود .
در بخش اخلاق نيز تقليد بعنوان يک اصل مسلم مطرح نشده است بلکه چون غرض از اخلاق تزکيه نفس از رذايل و آراستن آن به فضايل است ، مهم آنست که انسان خودش را به فضايل آراسته کند و از رذايل منزه بسازد ، حالا با پيروي از ديگران باشد يا با تحقيق خود شخص فرقي نميکند ، چون مهم در علم اخلاق و هم چنين اخلاق ديني ارتقاء انسان و تکامل اوست و بس .
در بخش فروعات فقهيه که شامل تمام کارها و فعل و ترکهاي انسان از کوچکترين آن تا بزرگترين آن ميشود بحث تقليد مطرح ميگردد و بايد گفته شود که اينجا هم تقليد به عنوان يک اصل منحصر به فرد مطرح نشده بلکه در کنار اجتهاد و احتياط ذکر ميشود .
براي توضيح مطلب لازم است تذکر داده شود که انسان پس از آنکه به خداوند متعال و رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم معتقد گرديد و دين مقدس اسلام را به عنوان بهترين دين در بين اديان و مکاتب قبول کرد ، بايد به دستورات اين دين در تمام زمينه هاي زندگي عمل کند تا به عنوان يک مسلمان خوب و مؤمن جايگاه خاص خود را بدست بياورد و براي عمل کردن به دين بايد علم به قوانين و احکام دين داشته باشد يا تحصيل کند ، که در اين صورت نام مجتهد بر او گذاشته ميشود زيرا که خود رفته و قوانين الهي را از لابلاي قران و سنت و عقل و اجماع استخراج نموده است .
البته اگر انسان خودش مجتهد باشد امتياز بزرگي کسب نموده است ، اما همه مردم نمي توانند مجتهد شوند همانطوريکه همه نمي توانند دکتر يا مهندس شوند ، چون کسي که ميخواهد مجتهد شود بايد قبل از اجتهاد علومي را تحصيل کند از قبيل ياد گيري گرامر و دستور زبان عربي ، منطق ، بلاغت ، لغت ، اصول فقه ، علم فقه و بالاخره علم رجال و درايه و تاحدودي هم علم تفسير ، و ناگفته پيداست که تحصيل اين علوم زمان طولاني حد اقل بيست سال را لازم دارد و اگر همه بخواهند مجتهد شوند بايد حد اقل بيست سال دنبال کار ديگري نباشند که خود اين وضعيت هرج و مرج و اختلال نظام را در جامعه انساني بوجود خواهد آورد ، همانطوريکه اگر همه دنبال طب يا انجنيري باشند باز همين اختلال و هرج و مرج بوجود خواهد آمد .
طريق دوم براي بدست آوردن احکام الهي پيمودن راه احتياط است که باز زحمات خودش را دارد و فرد محتاط اگر چه از فقيه بخصوصي تقليد نميکند اما بايد انظار فقهاء را در ابواب و احکام مختلف بداند و اگر کاري را عده اي از فقهاء حرام و عده اي جايز دانسته اند ، بايد از آن کار اجتناب و پرهيز نمايد ، هم چنين اگر عده اي از فقها عملي را واجب و عده اي مستحب دانسته اند بايد آن عمل را انجام بدهد و در بسياري از موارد يک عمل را دوبار انجام دهد ، مثلا در شهرهاي بزرگ مثل واشنگتن و تهران و توکيو و امثال آن وقتي از يک قسمت شهر به قسمت ديگري ميرود که رفت و آمدش 44 کيلومتر شود بعد از 22 کيلو متر نمازش را يکبار قصر و بار ديگر تمام بخواند زيرا در انظار فقهاء اختلاف وجود دارد ، و او بايد احتياط کند و اگر ماه رمضان باشد و چنين سفر بين شهري پيش بيايد روزه را هم بايد بگيرد و هم بايد بعد از رمضان قضا کند .
راه سوم تقليد است که بايد در هر زماني از کسي که در بين فقهاي آن عصر داناترين است پيروي شود به اين جهت که او متخصص در فهم اسلام و قوانين آن است و عقل بما حکم ميکند که اگر خودت متخصص نبودي به متخصص مراجعه کن .
پس اسلام هيچ وقت ما را ملزم به تقليد نکرده بلکه از ما خواسته است به اسلام و قوانين آن عمل کنيم ، اما عقل ما حکم ميکند که براي عمل کردن به قوانين اسلام اول بايد آن قوانين را بدانيم تا بعد عمل کنيم و براي دانستن آن قوانين يا خود بايد مجتهد و متخصص باشيم يا آينکه راه احتياط را با تمام سختي و زحمتش بپيمائيم و يا اينکه از متخصصي که داناتر از ديگر متخصصان است پيروي نمائيم .
قابل ذکر است که تقليد از اهل تخصص در هر رشته از امور معمول و متداول است ، وقتي مريض ميشويم و دکتر بما دستور هايي ميدهد ما از باب تقليد است که بدون چون و چرا قبول ميکنيم و بکار ميبنديم يا اگر مهندسي نقشه منزلي را که ميخواهيم بسازيم براي ما ميکشد مي پذيريم اين خود نوعي تقليد است و مواردي از اين قبيل ، اما جاي تعجب است که بعضي اين همه تقليد را که در زندگي دارند و حتي در پوشيدن لباس و طرز رفتار و گفتار از الگوهاي غربي پيروي ميکنند ناديده گرفته و تقليدي را که پيروي از عالم متخصص است مورد سؤال يا حتي انکار قرار ميدهند .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نوشته شده در تاريخ 8 / 6 / 1391برچسب: چرا تقليد کنيم ؟,پاسخ به شبهات,پاسخ به شبهات وبهابیت, توسط حسین مقدم

تمامي حقوق مطالب براي .::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. . محفوظ مي باشد