.::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. .
.

  

 

فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر اكرم ، سيماى پرفروغ ايمان ، نمونه روشن تقوا و اسوه تمام ‏عيار زن مسلمان است.
در فضيلت آن بانوى بزرگوار نويسندگان مذاهب اسلامى روايت ها آورده اند كه هر يك بيانگر گوشه ‏اى از عظمت روحى آن نور مبين و گوهر ثمين است. مسلمانان نيك‏ نهاد عموما و شيعيان شيفته‏ جان خصوصا عشق محمد و آل محمد را پيوسته در سويداى دل نهفته داشته ‏اند.
در طول قرون با دل و جان به خاندان رسالت عشق ورزيده و جلوه‏ هاى اين مهرورزى را با خامه اخلاص رقم زده ‏اند.

از جمله عالم نامور شيعه حسين بن على بن محمد بن احمد الخزاعى در تفسير روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن علاوه بر مطالب متنوع لغوى ، فقهى ، كلامى ، ادبى در فضيلت‏ خاتون دو جهان حضرت صديقه كبرى روايت ها آورده است ، همچنين ذكر و نقل روايت از امامان «امام على ، امام حسن ، امام حسين ، على ‏بن الحسين ، ابوجعفر محمدبن على ، جعفربن محمد الصادق ، على ‏بن موسى الرضا عليهم ‏السلام‏» (1) در تفسير گرانقدر كشف الاسرار و عدة الابرار بيانگر علاقه و گرايش ابوالفضل رشيدالدين ميبدى به آن انوار پاك است. در اين جا براى نشان دادن هم ‏آوايى مفسران شيعى و سنى در ذكر مناقب و فضايل حضرت فاطمه ، به عنوان نمونه شواهدى از دو تفسير فوق ارائه مى ‏گردد.

حضرت فاطمه ‏عليه االسلام و توبه حضرت آدم ‏عليه ‏السلام :

مى ‏دانيم كه انديشه جاودانگى به قدمت حيات بشر است. نخستين وسوسه شيطان نيز از همين روزنه و بدين‏ شكل صورت مى ‏پذيرد كه ابتدا شيطان با سوگند خود را خيرخواه آدم و حوا مى ‏نماياند (2) و سپس سبب نهى پروردگار را از نزديك شدن به شجره خلد ، فرشته شدن يا جاودانگى آن دو القا مى ‏كند (3) چون آن دو مبتلا به ترك مندوب شدند توبه كردند و نداى «ربنا ظلمنا» از جان برآوردند تا رحمت حق در كسوت «كلمات‏» (4) و تماثيل نور متجلى شد.
در اين باب صاحب تفسير عظيم روض ‏الجنان چنين آورده است :
«چون خداى تعالى آدم را بيافريد و حيات در او آفريد ... بر ساق عرش اشباحى و تماثيلى از نور ديد كه بر بالاى سر هر يك نوشته بود : محمد و على و فاطمه و الحسن و الحسين. آدم گفت : بار خدايا پيش از من بر صورت من خلقى آفريدى ؟
گفت : نه. گفت : اينان كه ‏اند ؟
گفت : فرزندان تواند ؛ ولولاهم لما خلقتك و اگر نه ايشان نبدى تو را خود نيافريدى.
گفت : بار خدايا گرامى بندگانند بر تو.
گفت : اى آدم اين نام ها ياد گير تا در وقت درماندگى مرا به اين نام ها بخوانى تا فريادت رسم. آدم اين نام ها ياد گرفت. چون اين ترك مندوب كرد و خواست تا از آن توبه كند ، گفت : بار خدايا به حق محمدصلى الله عليه وآله و على ‏عليه ‏السلام و فاطمه ‏عليه السلام و الحسن ‏عليه ‏السلام و الحسين ‏عليه ‏السلام به حق اين بزرگان كه توبه من قبول كنى. خداى تعالى توبه آدم قبول كرد فهذه هى الكلمات‏». (5)

علماى اهل سنت همانند علماى شيعه به دوستى اهل‏بيت مباهات كرده و در اين خصوص به روايات متعدد استناد كرده ‏اند.
زمخشرى در تفسير كشاف ذيل آيه‏ اى كه مودت ذوى ‏القربى را اجر رسالت‏ شمرده ، (شورى /23) حديث مفصلى از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى ‏كند كه مطلع آن چنين است : «من مات على حب آل محمد مات شهيدا». (6)

از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز سؤال شد محبت چه كسانى به موجب آيه : «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى‏» (شورى /23) بر ما واجب شده ؟ 
حضرت بيان فرمودند : على عليه ‏السلام و فاطمه‏ عليه االسلام و ابناهما» (7)

حديث كساء و حضرت فاطمه ‏عليه السلام :

مراد از اهل‏بيت در آيه تطهير (سوره احزاب/33) پنج تن آل عباست در اين خصوص قول پيامبر كه از منابع اهل سنت نيز نقل شده است كافى است كه فرمود : «اين آيه درباره من و على و حسن و حسين و فاطمه نازل شده است‏» (8) 
ميبدى نقل مى ‏كند كه : «رب‏ العالمين منت مى ‏نهد بر مصطفى عربى كه خواست ما و حكم ما آن است كه اهل‏بيت تو پاك باشند از هر چه آلايش خلقيت است و اوساخ بشريت تا «از خانه به كدخداى ماند همه چيز». الطيبات للطيبين والطيبون للطيبات و در همان تفسير از قول ام سلمه آورده است : چون آيه تطهير نازل شد «فارسل رسول الله الى فاطمة و على والحسن والحسين فقال هؤلاء اهل بيتى‏» (9) در تفسير روض ‏الجنان هم مى ‏خوانيم : «رسول -عليه‏السلام- حسن‏ عليه ‏السلام را بر دست راست‏ خود نشاند و حسين را بر دست چپ و على را و فاطمه را در پيش روى ، آن گه گليمى خيبرى بر ايشان افكند و گفت :
اللهم لكل نبى اهل و هؤلاء اهلى ، در حال خداى تعالى اين آيت فرستاد  :
«.. انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا» (10)

با وجود قدر و شان عظيم ام ‏سلمه و تاييد نيك‏ نهادى او توسط پيامبر از همراهى با پنج تن منع مى ‏شود ولى جبرئيل با حسن قبول «انت منا» (11) با نورانيتى مضاعف به ملكوت پرواز مى ‏نمايد و در آسمانها مى ‏نازد و فخر مى ‏كرد و مى ‏گفت :
چون من كيست كه در آسمان رئيس فرشتگانم و در زمين از اهل‏بيت محمد خاتم پيغامبرانم ؟  (12)

مباهله و حضرت فاطمه ‏عليه السلام :

چون سران مسيحى شهر نجران از قبول حقيقت‏ سرباز زدند و بر اين پندار كه عيسى ‏عليه ‏السلام فرزند خداست پاى فشردند به پيامبر اكرم وحى شد تا با آنان مباهله كند ، ماجراى مباهله با حضور باشكوه پيامبر و چهار نور پاك به شرح زير صورت پذيرفت : 
«حضرت پيامبر و على و حسنين از پيش مى رفتند و فاطمه -عليهاالسلام - بر اثر ايشان مى ‏رفت تا به صحرا شدند. ترسايان بيامدند و اسقف ايشان از پيش ايستاد. اسقف گفت : اينان كه‏ اند از محمد.
گفتند : آن برنا , پسر عم و داماد اوست ‏بر دخترش و آن زن دختر اوست و آن كودكان دخترزادگان اويند. اسقف به ترسايان نگريد و گفت : بنگريد كه محمد چگونه واثق است كه به مباهله فرزندان و خاصگان خود را آورده است. از مباهله او حذر كنيد كه اگر نه مكان قيصر بودى من اسلام آوردمى ، روي ها ديدم كه اگر از خدا بخواستندى تا كوه ها را از جاى بركند اجابت كردى‏». (13)

رشيدالدين فضل ‏الله ميبدى در ذيل آيه مباركه : «فقل تعالوا ندع ابنائنا وابناءكم ونسائنا ونسائكم وانفسنا وانفسكم‏» (آل‏عمران /61) ماجراى مباهله را چنين ياد مى ‏كند : 
«آن روز كه حضرت رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله براى مباهله به صحرا رفتند دست‏ حسن و حسين ‏عليهم االسلام را گرفته و فاطمه ‏عليه االسلام و على ‏عليه ‏السلام از پس ايشان به راه افتادند «رسول ايشان را با پناه خود گرفت و گليم بر ايشان پوشانيد و گفت :
اللهم ان هؤلاء اهلى ، جبرئيل آمد و گفت : يا محمد و انا من اهلكم چه باشد يا محمد اگر مرا بپذيرى و در شمار اهل بيت‏ خويش آرى ؟ رسول‏ صلى الله عليه وآله گفت : يا جبرئيل و انت منا.» (14)

پيوند ملكوتى :

ازدواج سيده عالم يعنى پيوند نور با نور و انتقال زهره زهراعليهاالسلام از بيت نبوت به منزل امامت در واقع سرآغاز ظهور انوار پاك يازده گوهر تابناك برج امامت‏ بود كه باشكوهى الهى در زمين و شورى ملكوتى در آسمان برگزار گرديد. در فضيلت‏ حضرت على ‏عليه السلام بر ديگر خواستگاران فاطمه ‏عليه االسلام پيامبر اكرم فرمود: «لولا على لم يكن لفاطمة كفو». (15)

پيام ملكوتى همسرى حضرت على و فاطمه را فرشته‏ اى شگرف به نام محمود به رسول اكرم رسانيد. پيامبر پرسيد :
«يا محمود چه كار را آمده ‏اى ؟ گفت : آمده ‏ام تا نور را به نور دهى.
گفتم : آن نور كدام است كه او را به نور دهم.
گفت : تزويج فاطمة من على فاطمه‏ عليه االسلام را به على ‏عليه ‏السلام دهى كه خداى تعالى اين عقد را در آسمان ببست.» (16)

آن گاه فرمان آمد ، اى مقربان درگاه اى خاصگيان پادشاه سوره «هل اتى على الانسان‏» برخوانيد. ايشان همه به آوازى دلرباى و الحان طرب‏ فزاى سوره «هل اتى‏» خواندن گرفتند و درخت طوبى بر خود بلرزيد و در بهشت گوهر و مرواريد و حله‏ ها باريدن گرفت.» (17)

روز بعد از ازدواج وقتى زنان قريش براى تهنيت آمدند حضرت فاطمه جامه ‏اى فاخر بر تن داشت كه آنان متحير بماندند گفتند :
«يا فاطمه اين حله از كجا آوردى كه همانا در دنيا نباشد و ما نديديم و نشنيده ؟ گفت : هذا من عندالله از نزد خداست.» (18)

رشيدالدين فضل ‏الله ميبدى در پيوند همسرى حضرت على ‏(ع) با حضرت فاطمه‏ عليه االسلام سخنان زير را نيز مى ‏افزايد :
فرشته ‏اى فصيح به نام راحيل بر منبرى سپيد برآمد و خداى را ثنا گفت آن گاه خداوند ذوالجلال بى ‏واسطه ندا كرد كه :
اى جبرئيل و اى ميكائيل شما دو گواه باشيد كه من فاطمه زهرا عليه االسلام را به زنى به على مرتضى دادم. (19) 
چون فرشته اين بشارت را به حبيب خدا داد آن حضرت مهاجر و انصار را خواندند و روى به على ‏عليه‏ السلام كردند و فرمودند :
«يا على چنين حكمى در آسمان رفت اكنون من فاطمه ‏عليه االسلام دخترم را به چهارصد (20) درم كاوين به زنى به تو دادم.» (21)

حضرت فاطمه زهراعليهالسلام سيدة النساء العالمين :

حضرت زهراى مرضيه در خانه نبوت و مركز وحى تربيت‏ شد پدرى چون پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله ، همسرى چون على مرتضى و فرزندانى چون حسنين داشت. روزى زنان قريش با همسران رسول صلى الله عليه وآله از حسب و نسب خويش و مفاخرت قوم خود سخن مى ‏گفتند. چون فاطمه ‏عليه السلام وارد جمع شد همه ساكت ‏شدند يكى از ايشان گفت :
«چرا حديث رها كردى ؟ گفتند : براى آن كه در پيش او حديث‏ حسب و نسب كردن محال باشد ، ديگرى گفت : ما بالكم يا بنى ‏هاشم... چيست اى بنى ‏هاشم كه همه سيادت جمع كردى خود را و گوى سيادت از همه عالم بربودى ، اما پدرت سيد ولد آدم است. و اما تو سيده زنان جهانى. اما شوهرت سيد عرب است و اما فرزندانت ‏سيدان جوانان بهشتند و اما ‏حمزه سيد شهيدان است.» (22) بدين‏ جهت پاره ‏اى از مفسران آيه «نسبا و صهرا» را در شان حضرت على ‏عليه ‏السلام دانسته ‏اند كه اميرالمؤمنين جامع سبب و نسب بود «و هيچ كس را از صحابه اين هر دو به يك جاى نبود.» (23)

حضرت محمدصلى الله عليه و آله و فاطمه ‏عليهالسلام :

از سخنان و شيوه رفتار پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله با فاطمه زهراى مرضيه ‏(س) پى مى ‏بريم كه علاوه بر محبت فطرى پدر و فرزندى ، ملكات انسانى و فضايل معنوى ، ديندارى و پارسايى ام الائمه حضرت فاطمه‏ عليه االسلام موجب اصلى جلالت و عظمت قدر آن بزرگوار نزد پدر بوده است. محدثان و مفسران قرآن در باب عظمت كفو ولايت و مصداق روشن : «انا اعطيناك الكوثر». روايات متعددى نقل كرده ‏اند كه در اين جا به ذكر چند نمونه از تفسير روض الجنان (ابوالفتوح رازى) و تفسير كشف ‏الاسرار ميبدى اكتفا مى ‏شود :

1 - حضرت فاطمه مادر امامان :

در خبر است كه رسول شبى به نزديك خديجه‏ عليه االسلام بود و او سخن مى ‏گفت : رسول گفت :
يا خديجه با كى سخن مى ‏گويى ؟ گفت : اى رسول ‏الله با اين جنين كه در شكم دارم.
رسول گفت : بشارت باد تو را كه جبرئيل مرا بشارت داد كه دختر است و مادر امامان است.

2 - خانه فاطمه ‏عليهالسلام :

اتاقى گلين و كوچك با معنويتى بى ‏كرانه است كه تجلي گاه نور الهى و مصداق بارز آيت قرآنى «فى بيوت اذن الله‏» است.
يك روز رسول -عليه ‏السلام- اين آيه مى ‏خواند مردى برخاست و گفت : اين خانه ‏ها كدام است ؟ گفت : بيوت الانبياء ، خانه‏ هاى پيغمبران است. ابوبكر برخاست و گفت : يا رسول ‏الله خانه فاطمه و على از اين جمله هست ؟
گفت: خانه ايشان فاضلترين خانه‏ ها است» (25)

3 - محبت حضرت محمدصلى الله عليه و آله و اطاعت فاطمه ‏عليهالسلام :

علاقه و احترامى كه رسول ‏الله نسبت ‏به فاطمه عليه االسلام اظهار مى ‏داشتند در تاريخ رابطه پدر و فرزندى بى ‏نظير است.
از جمله عادت ‏هاى پيامبر اكرم چنان بود كه در ابتدا و بازگشت از سفر به ديدار فاطمه ‏عليهالسلام مى ‏رفتند ، روزى پيامبر اكرم به ديدار فاطمه ‏عليهالسلام رفتند و آن روز بر در سراى گليمى خيبرى آويخته بود ، چون آن را ديدند ، بازگشتند ، فاطمه عليه السلام برخاست و به حجره رسول آمد و از سبب پرسيد ؟ حضرت فرمودند : «يا فاطمه من بر عادت آن‏جا آمدم و لكن در سراى تو بر رسم جباران ديدم پرده فروگذاشته بازگشتم [فاطمه ‏عليه االسلام] برفت پرده از در سراى دور كرد.» (26)

4 - فاطمه ‏عليه السلام و سجود پيامبر صلى الله عليه و آله :

در ابتداى دعوت پيامبر اكرم به اسلام كفار دندان مبارك حضرت را شكستند و خاك و پليدى بر او مى ‏ريختند و حضرتش را ساحر و كاهن و مجنون مى خواندند. در تفسير آيه مباركه «ان الذين يؤذون الله ورسوله‏» (سوره احزاب /57) از قول عبدالله مسعود نقل شده است كه گفت : «ديدم رسول خدا را در مسجدالحرام سر به سجود نهاده كه كافرى شكنبه شتر ميان دو كتف وى فروگذاشت رسول سر از زمين بر نداشت تا آن گه كه فاطمه زهرا عليهالسلام بيامد و آن را از كتف وى بينداخت.» (27)

5 - فاطمه زهراعليه السلام و اندوه پيامبر اكرم (ص) :

آن روز كه جبرئيل آيه «ان جهنم لموعدهم اجمعين‏» (سوره حجر /43) را آورد حضرت اندوهناك شدند و بسيار گريستند و هيچ كس از صحابه جرأت نداشت كه از سر آن تاثر شديد جويا شود. عبدالرحمن عوف مى ‏دانست كه رسول خدا به ديدار فاطمه آسايش مى ‏يابد از حضرت فاطمه درخواست نمود تا از پيامبر اكرم سبب اين اندوه بزرگ را بپرسد.
پيامبر در جواب به فاطمه‏ عليه االسلام فرمودند : چه پرسى از آنچه وهم و فهم هيچ كس بدان نرسد ؟
چون حضرت اشاره ‏اى به ابواب جهنم و چگونگى دركات دوزخ كردند «فاطمه ‏عليه االسلام بيفتاد و بيهوش شد چون به هوش باز آمد گفت : «الويل الويل لمن دخل النار» (28)

6 - دوستى فاطمه‏ عليه السلام :

چون قريش پيمان حديبيه را شكستند ابوسفيان را براى عذرخواهى نزد پيامبر فرستادند. او خواست از علاقه پيامبر به حضرت فاطمه به نفع خود سود جويد اين بود كه به در خانه فاطمه ‏عليه السلام رفت و ماجرا را گفت ، آن حضرت به او گفتند :
«اين كار بزرگتر از آن است كه حديث زنان در آن گنجد.» (29)

7 - فاطمه‏ عليهالسلام و نوازش يتيم :

مفسران قرآن كريم آيه «ويسئلونك عن اليتامى‏» (سوره بقره /55) را تاكيدى به «اصلاح كار و مال‏» (30) و نيكى به يتيمان دانسته ‏اند.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نظرات شما عزیزان:
نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تمامي حقوق مطالب براي .::پايگاه اهل البيت عليهم السلام::. . محفوظ مي باشد