آيا روايت «إنى تارك فيكم خليفتين» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
پاسخ:
مصادر روايت:
اين روايت با تعبيرات گوناگون؛ از جمله : «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ»؛ «إني قد تَرَكْتُ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ» ؛ «إني تارك فيكم الخليفتين» ؛ «انى تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ» در منابع اهل سنت با سند معتبر نقل شده است.
از آن جايى كه سند همه اين روايت، تقريبا يك سند است، ما تنها متن ابن أبى شيبه را كه قديمىترين كتاب در اين باره است نقل مىكنيم:
نا أَبُو دَاوُدَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ شَرِيكٍ، عَنِ الرُّكَيْنِ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَ، عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ، يَرْفَعُهُ، قَالَ:
«إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ، وَعِتْرَتِي، وَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»
من در ميان شما دو جانشين ميگذارم كه كامل هستند، كتاب خدا و عترت من، آن دو از همديگر جدا نميشوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.
و ...
بررسي سند روايت:
عُمَرُ بْنُ سَعْد:
از روات مسلم و ساير صحاح سته اهل سنت:
عمر بن سعد بن عبيد أبو داود الحفري بفتح المهملة والفاء نسبة إلى موضع بالكوفة ثقة عابد من التاسعة مات سنة ثلاث ومائتين م 4
شريك بن عبد الله:
از روات بخارى، مسلم و ساير صحاح سته:
شريك بن عبد الله النخعي الكوفي القاضي بواسط ثم الكوفة أبو عبد الله صدوق يخطىء كثيرا تغير حفظه منذ ولي القضاء بالكوفة وكان عادلا فاضلا عابدا شديدا على أهل البدع من الثامنة مات سنة سبع أو ثمان وسبعين خت م 4
ركين بن الربيع الفزاري:
از روات مسلم و ساير صحاح سته:
ركين بالتصغير بن الربيع بن عميلة بفتح المهملة الفزاري أبو الربيع الكوفي ثقة من الرابعة مات سنة إحدى وثلاثين بخ م 4
القاسم بن حسان:
القاسم بن حسان العامري الكوفي مقبول من الثالثة د س
زيد بن ثابت:
صحابى.
تصحيح روايت:
ناصر الدين البانى كه از او با عنوان بخارى دوران ياد كردهاند، اين روايت را «صحيح» دانسته است:
2457. إني تارك فيكم خليفتين : كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء و الأرض و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض
( حم طب ) عن زيد بن ثابت .
( صحيح )
على بن أبى بكر هيثمى نيز در دو جا از كتاب خود سند اين روايت را تصحيح كرده است:
رواه الطبراني في الكبير ورجاله ثقات.
رواه أحمد وإسناده جيد
آن چه اين روايت ثابت ميكند:
اين روايت نتايج قابل توجهى دارد؛ از جمله:
1. قرآن و اهل بيت عليهم السلام، هر دو در كنارهم، جانشينان آخرين پيامبر خدا صلى الله عليه وآله هستند، عدم پذيرش رهبرى آنها و يا عدم تمسك به يكى از آنها ، انكار سخن پيامبر خدا است و منجر به گمراهى ابدى خواهد شد:
وَما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً.
هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است!
با اين توضيح تكليف كساني كه اطاعت از اهل بيت عليهم السلام را با اطاعت از ديگران عوض كردهاند، مشخص ميشود .
2. اطاعت مطلق از اهل البيت عليهم السلام واجب است؛ همان طورى كه اطاعت مطلق از قرآن واجب است، كسى نمىتواند ادعا كند كه با اطاعت از قرآن، نيازى به اطاعت از «اهل البيت» نيست؛ زيرا در اين صورت سخن رسول خدا صلى الله عليه وآله را رد كرده است؛
3. اين دو تا قيام قيامت از يكديگر جدا نخواهند شد. (وَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ).
اين جا است كه عصمت مطلق «اهل البيت» عليه السلام ثابت مىشود؛ زيرا اگر اهل بيت معصوم نباشند و از آنهاى خطاى سر بزند، در همان لحظه از قرآن فاصله گرفتهاند و اين بر خلاف نص صريح رسول خدا صلى الله عليه وآله است؛ پس همان طورى كه قرآن از هر خطاى مصون است و هيچ باطلى در آن راه ندارد، اهل البيت نيز اين چنين هستند.
لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميد.
هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمىآيد چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است
4. تأكيد بر عدم جدائى قرآن از اهل بيت تا ورود بر حوض كوثر، از يك طرف جاودانه بودن قرآن را تا قيام قيامت ثابت مىكند و از طرف ديگر بر همگان گوشزد مىكند كه بايد تا قيامت شخصى از اهل بيت در كنار قرآن باشد. و شيعيان از اين مسأله بر زنده بودن امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف استدلال كردهاند.
علامه مناوى، از علماى برجسته اهل سنت در اين باره مىنويسد:
قال ( الشريف ): هذا الخبر يفهم وجود من يكون أهلا للتمسك به من أهل البيت والعترة الطاهرة في كل زمن إلى قيام الساعة حتى يتوجه الحث المذكور إلى التمسك به كما أن الكتاب كذلك فلذلك كانوا أمانا لأهل الأرض فإذا ذهبوا ذهب أهل الأرض ) حم طب عن زيد بن ثابت ( قال الهيثمي: رجاله موثقون ورواه أيضا أبو يعلى بسند لا بأس به والحافظ عبد العزيز بن الأخضر.
اين حديث به ما مىفهماند كه همواره يك نفر از اهل بيت و عترت پاك در هر زمانى تا قيام قيامت باشد، تا تشويق به تمسك به او مصداق پيدا كند؛ همانطورى كه قرآن اين چنين است؛ به همين خاطر است كه آنان مايه امان براى اهل زمين هستند و وقتى نباشند، اهل زمين نيز نخواهند بود. اين روايت را احمد بن حنبل در مسند خود و طبرانى در معجم كبير از زيد بن ثابت نقل كردهاند و هيثمى گفته است كه «راويان آن موثق هستند. هميچنين ابويعلى و حافظ عبد العزيز بن أخضر آن را با سندى نقل كرده است كه اشكالى در آن نيست».
5 . همانطورى كه قرآن كريم ««تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» (النحل/ 89) هست، «اهل البيت» نيز بايد اين گونه باشند؛ زيرا كسى كه هميشه با قرآن است، از تمام حقايق قرآن نيز با خبر است؛ پس او نيز بايد «تبيانا لكل شيء» باشد تا مفهوم «عدم جدائي» بين قرآن و عترت تحقق يابد.
بنابراين، بر طبق اين روايت، قرآن و «اهل البيت» در هر چيز همتراز يكديگر هستند؛ پس پيروان قرآن وظيفه دارند كه از «اهل البيت» نيز پيروى كنند و از رفتن به خانه ديگران خوددارى نمايند.
6 . مراد از «اهل بيتي» نمىتواند همسران پيامبر صلى الله عليه وآله باشند؛ چرا كه ويژگىهاى شمرده شده در اين روايت بر آنان تطبيق نمىكند؛ زيرا در اين روايت رسول خدا از جمله «وَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» استفاده كرده است.
واضح است كه زنان امهات المؤمنين همگى از دنيا رفتهاند و كسى از آنان باقى نمانده است تا قرآن را تا قيامت همراهى نمايد.
از اين گذشته، رفتار و كردار برخى از همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله طورى بوده است كه اين جمله هرگز شامل آنها نخواهد شد؛ از جمله عائشه در جنگ جمل عليه خليفه برحق رسول خدا خروج كرد و باعث شد كه در اين جنگ بيش از بيست هزار نفر كشته شوند؛ و حال آن كه خداوند مىفرمايد:
وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيما.
و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مىماند و خداوند بر او غضب مىكند و او را از رحمتش دور مىسازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است.
آيا مىتوان پذيرفت كه عائشه در زمان جنگ جمل ، با قرآن بوده است؟
علامه آلوسى تصريح مىكند كه «اهل بيت» مورد نظر در حديث ثقلين شامل همسران پيامبر نخواهد شد:
وأنت تعلم أن ظاهر ما صح من قوله صلى الله تعالى عليه وسلم : إني تارك فيكم خليفتين وفي رواية ثقلين كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي وإنهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض يقتضي أن النساء المطهرات غير داخلات في أهل البيت الذين هم أحد الثقلين لأن عترة الرجل كما في الصحاح نسله ورهطه الأدنون...
تو مى دانى كه حديث صحيح پيامبر خدا(ص) كه فرمود: «إنى تارك فيكم خليفتين...» اقتضا دارد كه همسران پاك داخل اهل بيتى نباشند كه يكى از ثقلين قرار گرفت. زيرا عترت مرد همانگونه كه در كتاب صحاح (جوهري) وارد شد، نسل و گروه نزديك او مى باشند... .
موفق باشيد
نظرات شما عزیزان: